آخرین احساسم

ساخت وبلاگ

دیگر متن هایم را برای شخص خاصی نیست

دیگر شبها تاصبح بیدا نمیمونم

دیگر خاطرات باعث دلتنگی نمیشوند

دیگر چیزی یادم نمی آید

دیگر ترس از ناراحتیش ندارم

دیگر ترسی از دست دادن ندارم

دیگر از عشق سخن نمیگویم

دیگر به ماه خیره نمیشوم

دیگر متنهایم بویی از عشق نمیدهند

دیگر تنها نیستم

دیگر قانون عشق را بهم نمیزنم

دیگر در مهظرعشق احترام نمیگذارم

دیگر به یاد نمی آورم که یه زمانی واسه همه بودیم مثال

دیگر جای خالیم پرشده است

دیگر چشمانم به راه رفتنش نمیدوزم که بر گردد

دیگر خودم را در تلقین هستیت مجنون نمیکنم

دیگر ترس از مردن ندارم

دیگر بعد هر بیرون آمدن مسیرم را عوض نمیکنم

دیگر خودم را درگیرت نمیکنم

دیگر نمیتوانم بخندم

دیگر گریه ام نمیگیرد دیگر احساسی ندارم دیگر نمیتوانم خودم باشم

ودیگر آخر این است که دیگر دوستت ندارم

این بود داستان زندگیم با عشق

و درعشق من سوالی بودم برای یک آدم بی انصاف

[̲̅W̲̅][̲̅O̲̅][̲̅L̲̅][̲̅F̲̅]...
ما را در سایت [̲̅W̲̅][̲̅O̲̅][̲̅L̲̅][̲̅F̲̅] دنبال می کنید

برچسب : آخرین,احساسم, نویسنده : 1amir248e بازدید : 99 تاريخ : سه شنبه 28 شهريور 1396 ساعت: 2:50